عارف نوشاهي
در 16 دسامبر 1984 رایزنی فرهنگی سفارت جمهوری اسلامی ایران در اسلامآباد اهتمامی در نمایش آثار خط خوشنویسان معاصر ایرانی کرده بود. چون جزو کارمندان رایزنی بودم، من نیز در آن برنامه سعی و اهتمام داشتم. این نمایشگاه در هتلِ اسلامآباد برگزار شد. از ایران غلامحسین امیرخانی و یداللّه کابلی خوانساری که آثارشان در این نمایشگاه موجود بود، شخصا شرکت کردند.
لطفا از آثارِ خطیتان بگویید:
جزواتی در مورد زندگانی و اخلاق ائمه دوازدهگانه است که از طرف بانکملی چاپ شد. جزواتِ چهار الی 12 به خط من است. کتاب طلعت حق تالیف دکتر احساناللّه علی استخری درباره زندگی و اخلاق پیامبراکرم(ص) در شش جلد در 8هزار صفحه که چهار جلد آن پیش از انقلاب منتشر شد و دو جلد دیگر هم با پیشآمدن انقلاب منتشر نشد. کریمای جلی قلم از انتشارات مجله هنر و مردم؛ ترجیعبند هاتف اصفهانی، 12بند محتشم کاشانی، رسمالمشق برای کودکان ایرانی؛ همه این کتابها به نستعلیق است. هماکنون حدود 500 قطعه مرقع آماده چاپ دارم. بعد از انقلاب حدود 10 پوستر نیز چاپ شده است.
نقشِ خط را بعد از انقلاب اسلامی چگونه میبینید؟
خیلی مهم و موثر است. کاربرد آن در مراتب گوناگون بوده، از دیوارنویسی تا پوسترها و در کتابهای درسی. امیدواریم که در آینده به کیفیت بهتر باشد؛ در سالهای اخیر کمیت مطرح بوده و در سالهای آینده کیفیت مطرح باشد و از مقام حقیقی به خدمت درآید یعنی مسایل متعالی انسانساز.
آینده خوشنویسی را در ایران چگونه میبینید؟
خوشنویسی با زبان، ملیت و مذهب ما بستگی مستقیم دارد. اگر به سه عامل مذکور اهمیت بدهید، آینده خوشنویسی نیز روشن است. عامل زبان و ادب فارسی از مرزهای ایران فراتر رفته است. پس قسمتی از شبهقاره و عرب هم شامل این مسئله میشود.
مطبوعات ایران چگونه میتوانند در پیشرفت خوشنویسی موثر باشند؟
کاربرد خط اگر در جای شایسته خود باشد، مفید است. اگر در این مورد کمدقتی شود، ضرر دارد. در زمان حاضر سرعت نحوه ارتباط با دنیا مطرح است. اگر هدف از نوشتن روزنامه زیبایی باشد این مقصد حاصل نمیشود، چون کندی خوشنویسی امری پذیرفته شده است. این عصرِ سرعت و تکنولوژی است. در روزنامهها یک روز برای مسایل هنری که از قبل تدوین شده باشد، مناسب است. خوشنویسی نباید آلت دست اهل غرب باشد و ما به خاطر خط عقب بمانیم و سرعت و تکنولوژی را به کار نگیریم.
درباره خطهای جدید در ایران چه نگرشی دارید؟
ما در ایران دو نوع خط جدید داریم. یکی خط تبلیغاتی که از نسخ و نستعلیق و شکسته و ثلث مایه میگیرد و در فضاهای مناسب ارائه میشود، دیگری خط فانترژی است که حالت تصویری دارد و یک بُعد آن هندسی است. این نوع تابع فکر خطاط است و هیچ اصلی ندارد و هنوز نوزاد است. این هر دو خط با نقاشی تجانس پیدا کردهاند. اگر چه در ایران به این نوع خطوط اعتراض نشده اما ضمانت اجرایی خط به خوبی خط وابسته است.ما خط خود را حفظ میکنیم.
آیا درباره خط و خطاطان در ایران تحقیقی شده است، بعد از کارهای مهدی بیانی؟
افراد مختلف دارند تحقیق میکنند، اما به نظر من باید کار گروهی باشد تا در تحقیق عمق باشد.
نسبت به خط و خطاطان پاکستانی چه نظری دارید؟
خطاطان پاکستانی بایست با مرکز نستعلیق که ایران بوده، تماس میگرفتند.در خطهایشان مشق و پختگی دیده میشود، اما باید شیوه هم داشته باشد. نستعلیق ایران در چهار شیوه است. در هند هم باید نستعلیق به کمال برسد. خوشنویسان تراز اول پاکستان باید به ایران بیایند و شیوه ایرانی را یاد بگیرند. ظرفیت وجودی خود در به وجود آوردن شیوه نقش دارد.
توصیه شما درباره خط به خطاطان پاکستانی چیست؟
فضا در خط خیلی مطرح است، اگر آن فضا نباشد، خط بی سر و پاست. پیشنهاد من به خطاطان پاکستانی این است که حقوق خویش را حفظ کنند و کیفیت خط را بالا برند.
***
با آقای امیرخانی صحبتهای خصوصی هم داشتم. به او نمونه خطوط نستعلیق و نسخِ مرحوم شرافت نوشاهی را نشان دادم و نظرِ او را خواستم. گفت: «نسخ او از نستعلیق بهتر است.» روی هم رفته نظر امیرخانی درباره خطوط او این بود که «حالتِ خط را دارد.»
امیرخانی با دلسوزی گفت: «ما شایسته غلامی نبودیم، اما ما را به اسارت گرفتهاند.»
امیرخانی در دفترِ من با خودکار آبی این بیت را نوشت و امضا کرد:
کی شعر تر انگیزد خاطر که حزین باشد
یک نکته در این معنی گفتیم و همین باشد
اسلامآباد، امیرخانی، آذر 1361
منبع: کتاب سیه بر سفید، عارف نوشاهي، ميراث مكتوب، 1390